loading...
درب خودکار
javad ganji بازدید : 41 جمعه 28 آذر 1399 نظرات (0)

بسیاری از ما وقتی به زندگی یک فرد موفق و از نظر درآمدی ثروتمند نگاه می‌کنیم در می‌یابیم که استعدادها و توانایی‌های خیلی از ما مشابه و یا حتی شاید بیشتر از آنان است. قطعاً افرادی باهوش‌تر از بیل گیتس یا استیو جابز در این دنیا زندگی می‌کنند و شاید آن‌ها نیز برای خود کسب و کاری دارند اما به اندازه آن‌ها موفق نیستند.

اما روانشناسان گروهی هستند که با رویکردی متفاوت به این سوال که چگونه یک میلیونر شویم؟ می‌نگرند. اگر چه متخصصان اقتصاد و کسب و کار رهنمودهایی به منظور موفقیت کسب و کار شما ارائه می‌دهند اما از نظر روانشناسان تفاوت افراد موفق و غیر موفق در جای دیگری نهفته است و آن طرز نگرش فرد به دنیا و کسب و کارش است. در اینجا توصیه‌هایی از برجسته‌ترین روانشناسان دنیا ارائه شده است تا بتوانید ذهن خود را تربیت کنید و زندگی آینده خود را بهبود ببخشید. عمده مطالب این مقاله از مقالات دو روانشناس برجسته یعنی دکتر الیزابت لورنس از دانشگاه کارولینای شمالی و دکتر ریچارد راجرز از دانشگاه ایالتی کلرادو گرفته شده است.

پاسخ روانشناسان به سوال چگونه یک میلیونر شویم؟

۱- ذهن در مقابل اقتصاد

دکتر الیزابت لورنس از دانشگاه کارولینای شمالی که در زمینه روانشناسی و درآمد مطالعاتی دارد عقیده دارد که اولین موضوعی که یک فرد باید به آن توجه کند این است که تفاوت یک فرد موفق با یک فرد ناموفق در ذهن و دیدگاه آن‌هاست نه در مباحث اقتصادی و کسب و کار. البته ارزش امور تجاری و اقتصادی نباید نادیده گرفته شود اما در اصل این قبیل امور همانند ابزاری در دست یک فرد هستند که با ذهن‌اش آن‌ها را مدیریت می‌کند. بنابراین باید بر روی دیدگاه خود کار کنید تا بتوانید مسیر اقتصادی مناسبی را طی کنید.

۲- ثابت قدم باشید

برخی افراد به محض اینکه کاری را شروع می‌کنند و درآمد کمی به دست می‌آورند آن کار را رها کرده و به سراغ کاری دیگر می‌روند. دکتر لورنس خاطره‌ای را نقل می‌کند که بسیار الهام برانگیز است. یکی از دوستان او در دوره جوانی تصمیم گرفت با جمع آوری زباله‌های بازیافتی درآمدی به دست آورد. در ابتدا این کار با مخالفت دوستان و خانواده‌اش روبرو شد اما حالا او یک فرد ثروتنمند شده است و بزرگترین مرکز بازیافت ایالتی را در اختیار دارد. این فرد موفق یک روز به دکتر لورنس گفت:

منبع:

http://www.irantahgig.ir/?p=49002

javad ganji بازدید : 38 جمعه 28 آذر 1399 نظرات (0)

آیا شما هم هنوز به درستی نمی‌دانید عزت نفس چیست و چگونه می‌توان آن را ارتقاء داد؟ شاید بهتر باشد این مطلب را با دقت بیشتری بخوانید. به طور کلی می‌توان گفت عزت نفس یعنی اینکه ما درباره خود چه احساسی داریم. به بیان بهتر میزان ارزشی که برای خودمان قائل هستیم همان عزت نفس ما است. البته ممکن است ما در ظاهر بگوییم که برای خودمان ارزش زیادی قائلیم اما در موقعیت‌ها و امور روزمره به طور مداوم از خود انتقاد کنیم و خودمان را آدم ناتوانی بدانیم. ذکر این نکته نیز ضروری است که عزت نفس بیشتر تحت تاثیر شرایط خانوادگی قرار دارد و اگر فرد در همان کودکی و در داخل خانواده حس ارزشمندی داشته باشد عزت نفس مثبتی خواهد داشت.

عزت نفس می‌تواند منفی یا مثبت باشد. در عزت نفس منفی ما معمولاً ارزیابی منفی از خود داریم. این نوع ارزیابی معمولاً در شرایط عادی در فرد وجود ندارد اما وقتی او با یک موقعیت پیچیده و دشوار روبرو می‌شود اثرات آن را می‌بیند. در این حالت فرد احساس ناراحتی می‌کند و در خود غرق می‌شود.

بیشتر بخوانید: پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت (SEI)

آیا عزت نفس افزایش می‌یابد؟

پاسخ این سوال بله است اما باید بدانید که افزایش دادن عزت نفس در بزرگسالی تا حدودی سخت است و گاهی اوقات نیاز به یک درمانگر دارد. بهتر است که قبل از اینکه دیر شود به فکر افزایش عزت نفس در فرزندان‌تان باشید تا در آینده با مشکل روبرو نشوند. در اینجا با چند روش برای افزایش عزت نفس آشنا می‌شویم.

راه‌های افزایش عزت نفس

۱- هوشیار باشید

در مرحله اول سعی کنید رفتارهایی مخربی که به دلیل عزت نفس پایین در شما ایجاد شده‌اند را شناسایی کنید. برخی از این رفتارها عبارتند از: مصرف سیگار یا سایر مواد اعتیاد آور، خلق منفی همانند افسردگی، و استفاده مفرط از اینترنت که گاهی می‌تواند به اعتیاد اینترنتی نیز بینجامد. پس از شناسایی این رفتارها باید راه‌هایی برای تغییر آن‌ها بیابید.

۲- تمرین مراقبت از خود

سبک زندگی خود را تغییر دهید و یک زندگی سالم از لحاظ تغذیه، تفریح و فعالیت بدنی داشته باشید. شما می‌توانید سبک زندگی خود را با استفاده از پرسشنامه‌ها ارزیابی کنید (برای ارزیابی سبک زندگی خود اینجا کلیک کنید).

۳- شناسایی عواملی که عزت نفس پایین شما را فعال می‌کند

عزت نفس برخی افراد در هنگام استرس (برای مثال وقتی مورد انتقاد قرار می‌گیرند) فعال می‌شود. ممکن است در موقعیت‌های دیگری عزت نفس منفی شما فعال شود و شروع به انتقاد از خود کنید و خود را شکست خورده بدانید. سعی کنید موقعیت‌هایی که سبب فعال شدن این حالت می‌شود را شناسایی کنید.

۴- روش‌های ساده مختص خود را به کار ببرید

قطعاً روش‌هایی وجود دارد که در شما احساس آرامش ایجاد می‌کند. برخی افراد با موسیقی، برخی با روش‌های ریلکسیشن و برخی با پیاده روی احساس آرامش می‌کنند. وقتی چیزی در شما استرس ایجاد می‌کنند روش‌های شخصی خود را به کار ببرید تا تسکین یابید. این کار سبب قطع چرخه فعالیت عزت نفس منفی می‌شود.

۵- بایستید و توجه کنید

بیشتر رویدادهایی که برای ما اتفاق می‌افتد شبیه هم هستند. بنابراین باید به تشابهات بین موقعیت‌ها دقت کنید و بدانید که اکثر حالات منفی که در شما ایجاد می‌شود به دلیل برخی رویدادهای ثابت و مشابه است.

۶- به حالات خود آگاه باشید

وقتی رویدادی برای شما اتفاق افتاد که احساس بدی داشتید به جای انفعال، درباره آن رویداد و احساس خود با خودتان حرف بزنید. برای مثال: دوستم همین حالا به من گفت تو احمقی و من کم کم دارم دچار استرس شدید و خجالت می‌شوم. این اقدام سبب می‌شود که به مرور از حالت انفعال بیرون بیایید.

منبع:

http://www.irantahgig.ir/?p=49969

javad ganji بازدید : 44 جمعه 28 آذر 1399 نظرات (0)

داستان زندگی استیو جابز پر از نکات ریز و البته پر ابهام است. افراد راجع به استیو جابز با نگاه به موفقیت در کسب و کارش قضاوت می‌کنند. بله، او شرکت اپل را در یک گاراژ شروع کرد. بله او کار خود را با پیکسار (Pixar) شروع کرد و در آن ناکام نیز بود. سپس نکست (NEXT) را راه انداخت و به‌عنوان مدیرعامل شرکت اپل منصوب شد. اما هیچ‌یک از این‌ها توانایی وصف نبوغ این مرد را ندارند. هیچ‌یک از پس توصیف این همه محصولی که او اختراع نموده بر نمی‌آیند. همۀ این‌ها قادر به وصف آی‌پد، توی استوری، مک‌ایر، اپل ۲ و غیره نیستند. موفقیت‌های یک مرد تنها در صورتی درک می‌شود که قادر به شمارش اشک‌های او باشیم و متأسفانه در مورد استیو جابز، این کار غیرممکن است.

نکاتی جالب درباره زندگی استیو جابز

۱- طبیعت در مقابل تربیت

جابز خواهری به نام مونا سیمپسون داشت اما از این موضوع تا رسیدن به بزرگسالی بی‌خبر بود. مونا سیمپسون یکی از رمان نویس‌های مشهور در اواخر دهه هشتاد قرن بیستم بود. نخستین رمان او یعنی هیچ‌جا به‌جز اینجا، راجع به روابط اش با والدینش بود که به‌طور طعنه‌آمیزی راجع به والدین استیو جابز بود. از زمانی‌که استیو جابز به فرزندخواندگی پذیرفته شد، او و خواهرش از این مسأله تا سال‌های ۱۹۹۰ بی‌خبر بودند، تا این‌که استیو در صدد پیدا کردن خواهرش برآمد. این موضوع، تا حدی بحث طبیعت در مقابل تربیت را مطرح می‌کند. دو بچه، بدون آگاهی از این‌که خواهر و برادر هم هستند، دارای حس واحد زندگی بر روی این سیاره بوده و تبدیل به دو تن از افراد موفق دنیا البته با تلاش بسیار می‌شوند.

۲- نام پدر او عبدالفتاح جندلی بود

اگر درباره پدر استیو جابز از کسی سوال می‌کردید، احتمال این‌که حدس بزند پدر واقعی او یک مسلمان اهل سوریه بود، بسیار اندک بود. والدین او دو دانشجوی تحصیلات تکمیلی بودند که احتمالاً هیچ‌وقت فکرش را نمی‌کردند یک بچه به دنیا بیاورند و آن را به فرزند خواندگی بدهند و چند سال بعد دختر دیگری به دنیا بیاورند. یکی از شرایطی که والدین واقعی جابز داشتند این بود که او توسط دو فرد دارای تحصیلات دانشگاهی به فرزندخواندگی پذیرفته شود. اما زوجی که او را به فرزندخواندگی پذیرفتند در ابتدا دروغ گفتند و مشخص شد که دارای تحصیلات  دانشگاهی نیستند و معامله زمانی انجام شد که آن‌ها قول دادند استیو را به دانشگاه بفرستند. قولی که به آن عمل نکردند. و علی‌رغم این‌همه دروغ و قول عمل‌نشده، سرانجام او به دانشگاه رفت (هر چند بعدها دانشگاه را ترک نمود).

۳- استیو جابز یک گیاه‌خوار و ماهی‌خوار بود

به‌عبارت دیگر، او از بین گوشت‌ها، تنها گوشت ماهی می‌خورد و همۀ غذاها را همراه با سبزیجات مصرف می‌کرد (از جمله تخم مرغ و لبنیات). در مقام مقایسه، افرادی که ماهی خوار هستند و به‌طور منظم در وعده‌های غذایی‌شان ماهی و سبزیجات دارند، ۳۴ درصد کم‌تر دچار مرگ ناشی از بیماری قلبی می‌شوند. و اگر گیاه‌خواران را با گوشت‌خواران مقایسه کنید، شانس مرگ ناشی از بیماری قلبی ۲۰درصد کم‌تر است. به‌نظر می‌رسد که اولین بار این عادت غذایی در کالیفرنیا مشاهده شد.

۴- عدم کمک استیو جابز به مؤسسات خیریه

هنگامی‌که جابز مدیر عامل شرکت اپل شد، همه برنامه‌های بشردوستانه شرکت اپل را متوقف کرد. او گفت «صبر کنید تا ما سودآور شویم». هم‌اکنون آن‌ها سودآور و صاحب ۴۰ میلیارد دلار هستند و هنوز هم در برنامه‌های بشردوستانه مشارکت ندارند. البته باید به این قضیه از رویکردی دیگر نگاه کنید. استیو جابز خیرترین مرد روی این سیاره بود. به‌جای تمرکز بر مبارزه با حشرات در آفریقا (که بیل گیتس در حال حاضر این کار را می‌کند)، جابز انرژی‌اش را با همۀ اختراعات خود، صرف ارتقای کیفیت زندگی می‌نمود. به اکوسیستم آی‌پد، مک، آیفون و دیزنی، نگاهی بیاندازید و از خود بپرسید که چگونه بسیاری از زندگی‌ها به‌طور مستقیم (چرا که استخدام شرکت اپل شده‌اند) یا غیرمستقیم (چرا که از محصولات این شرکت‌ها برای ارتقای کیفیت زندگی‌شان بهره می‌برند) از این شرکت‌ها منتفع شده‌اند

منبع:

http://www.irantahgig.ir/?p=51154

تعداد صفحات : 5

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 43
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 14
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 48
  • بازدید ماه : 217
  • بازدید سال : 1,377
  • بازدید کلی : 5,703